از عرش صدای ربنا می آید آوای خوش خدا خدا می آید
فریاد که درهای بهشت باز کنید میهمان خدا سوی خدا می آید.
روز دوشنبه مورخه 16/6/88، در مرکز فرهنگی هنری شماره 2 مراسم افطاری برگزار گردید.
این مراسم ابتدا با آیاتی از کلام ا.. مجید آغاز گردید سپس بچه ها نماز را در مرکز خواندند.
با همکاری اعضاء سفره های افطار پهن گردید و با خرما و شیر روزه های خود را گشودند . در این مراسم مربی مسئول در مورد فواید روزه و روزه داری برای بچه ها صحبت کردند.
در این برنامه مدیریت محترم و کارشناسان محترم هنری، فرهنگی و مربیان مرکز شماره 1 بوشهر میهمانان این ضیافت بودند.
با اتمام کلاس های تابستانی مرکز فرهنگی هنری شماره 2 بوشهر نمایشگاهی از آثار هنری اعضاء مرکز برپا شد.
به گزارش روابط عمومی کانون استان بوشهر در کلاس های تابستانی این مرکز بیش از 335 عضو کودک و نوجوان دختر و پسر در کلاس های مختلف: نقاشی ، سفالگری ، خوشنویسی ، زبان انگلیسی ، شطرنج ، نمایشنامه نویسی و فیلم سازی شرکت داشتند.
فرزانه بوشهری مربی مسئول مرکز در تشریح اهداف برپایی این نمایشگاه گفت: به منظور تشویق و ترغیب والدین برای مشارکت در برنامه های کانون و ایجاد انگیزه در میان بچه ها برای حضور فعال در کلاس ها و همچنین ارزیابی کارشناسان کانون از سطح کیفی آثار ارائه شده و در آخر معرفی بیشتر این مرکز نوپا به خانواده ها این نمایشگاه برپا شده است.
وی ثبت مراحل پیشرفت اعضاء در کلاس ها را از جمله برنامه های این مرکز در فصل تابستان ذکر کرده و افزود: برای این کار تمامی مربیان دارای پرونده کاری بوده که در آن تمامی آثار بچه ها ثبت و نگهداری می شود.
در بخشی از این نمایشگاه آثار سفال اعضاء و مربیان کانون بصورت بدون رنگ در اختیار بازدید کنندگان قرار گرفت تا با سلیقه خود آنان را رنگ آمیزی کنند.
شایان ذکر است به دلیل استقبال کودکان و نوجوانان بوشهری از کلاس های خوشنویسی و نقاشی ، این کلاس ها در شهریور ماه نیز ادامه دارد.
القاب :
لقب های او سبط، سید، زکی ، مجتبی است که از همه معروفتر "مجتبی " می باشد.
سخاوت :
در جود و بخشش امام حسن (ع ) داستانها گفته اند. از جمله مدائنی روایت کرده که :
حسن و حسین و عبدالله بن جعفر به راه حج می رفتند. توشه و تنخواه آنان گم شد. گرسنه و تشنه به خیمه ای رسیدند که پیر زنی در آن زندگی می کرد. از او آب طلبیدند. گفت این گوسفند را بدوشید وشیر آن را با آب بیامیزید و بیاشامید. چنین کردند. سپس از او غذا خواستند. گفت همین گوسفند را داریم بکشید و بخورید. یکی از آنان گوسفند را ذبح کرد و از گوشت آن مقداری بریان کرد و همه خوردند و سپس همانجا به خواب رفتند. هنگام رفتن به پیر زن گفتند: ما از قریشیم به حج می رویم . چون باز گشتیم نزد ما بیا با تو به نیکی رفتار خواهیم کرد. و رفتند. شوهر زن که آمد و از جریان خبر یافت ، گفت : وای بر تو گوسفند مرا برای مردمی ناشناس می کشی آنگاه می گویی از قریش بودند؟ روزگاری گذشت و کار بر پیر زن سخت شد، از آن محل کوچ کرد و به مدینه عبورش افتاد. حسن بن علی (ع ) او را دید و شناخت . پیش رفت و گفت : مرا می شناسی ؟ گفت نه . گفت : من همانم که در فلان روز مهمان تو شدم . و دستور داد تا هزار گوسفند و هزار دینار زر به او دادند. آن گاه او را نزد برادرش حسین بن علی فرستاد. آن حضرت نیز همان اندازه به او بخشش فرمود. او را نزد عبدالله بن جعفر فرستاد او نیز عطایی همانند آنان به او داد.
حلم و گذشت امام حسن (ع ) چنان بود که به گفته مروان ، با کوهها برابری می کرد.
امام حسن (ع ) فرزند امیر مؤمنان علی بن ابیطالب و مادرش مهتر زنان فاطمه زهرا دختر پیامبر خدا (ص ) است .
امام حسن (ع ) در شب نیمه ماه رمضان سال سوم هجرت در مدینه تولد یافت . وی نخستین پسری بود که خداوند متعال به خانواده علی و فاطمه عنایت کرد
سلام بر ماه رمضان، سلام بر بزرگترین ماه خدا و عید عاشقانِ حق، سلام بر آن ماه گرامی که با برکت همراه است و به برکت آن بسیاری از بلاها از ما برداشته میشود.
رمضان میآید و با سرعت میرود و چه کم سعادتاند آنان که از این سفره گسترده الهی بهره نگیرند و خود را از برکات و فضایل آن، محروم نمایند. مهم این است که از کنار این روزها و شبها بیتوجه نگذریم و نسبت به وظایف خود غفلت نورزیم. پس علم و آگاهی نسبت به وظایف و تکالیف خود در این ماه ، از اولین قدمهای پیش روی هر مکلف است.